خود نویسیم و خود خوانیم

پیوندها
آخرین مطالب

فکرشو نکن....

يكشنبه, ۸ آبان ۱۳۹۰، ۰۵:۳۲ ب.ظ
اون حرومزاده زندگیمو عوض کرد.....عینهو آدم بدبختام...آدم عقده‏ای هایی که تو بچگی یه چیزایی می خواستنو هیچ وقت نداشتن حالا بزرگ شدن و یه قرون دوزار اومده ته جیبشون فکر کردن چه خبره...می خوان برن هر چی نداشتنو داشته باشن...تهِ خاک تو سری....حالا حکایت ما هم همینه...یه روزگاری تو بچگی عاشق ریاضی بودیم...خیلی عاشق...کلاس پنجم المپیاد مولمپیاد مقام می آوردیم...تا اینکه زدو تو یه کلاسی یه آدم عوضی شد معلم ریاضی ما. اون سال ریاضی رو تشدید شدم...دیگه حالم از ریاضی به هم می خورد...به کل ولش کردم...اون حرومزاده کل زندگیمو عوض کرد.......زندگیم شد یه چیز دیگه...رفتم سراغ ادبیات و علوم انسانی ....ذهن تحلیلیم به کلی تحلیل رفت...دیگه هیچ وقت نتونستم یه تحلیلگر خوب باشم ...همیشه لنگ میزدم..همیشه یه جای کارم ایراد داشت...همیشه بچه بودم....اون حرومزاده... دانشگاه هم که رفتم مجبور شدم دو تا رشته عوض کنم ...فقط سر همین ریاضی لعنتی.... حالا یه چند ماهه رفتم یه عالمه کتاب ریاضی گرفتم...دارم هی و هی می خونم....کلی خوندم ...داره خوشم  می آد ...سخته ولی خوبه....یه مدت فقط می خوام ریاضی بخونم... باید ریاضی بخونم....چاره ای ندارم....از اولش هم نباید میذاشتم اون حرومزاده خراب کنه زندگیمو....

  • ۹۰/۰۸/۰۸

نظرات (۶)

الهی جیز جیگر بزنه اون حرومزاده
باریک الله مرتض جون .... ادامه بده .... تو می‌تونی ....
این لینک رو هم ببین:
http://arxiv.org/pdf/1110.1556v2
اون حروم زاده باعث شد تا تو رو توی اون دانشگاه پیدا کنیم و باهات دوست بشیم
ازش ممنونم
من که نمی تونم بگم اون حروزاده! چون نمی دونم بوده یا نه اما المپیادی که نبودم تو ریاضی. ولی اینقد تو منطقه ما اوضاع خراب بود که هر چی دبیر درب و داغون بود می فرستادن. هر رو از ور تشخیص نمی دادن. شاید هم می دونستن ولی نمی تونستن منتقل کنن. به هر روی ما از سر استیصال راه علوم انسانی در پیش گرفتیم و همیشه احساس کمبود می کنم از این که ریاضی نمی دانم
دوستان ...دوستان.....از ابزار علاقه شما سپاسگذارم....کون لق اون حرومزاده...خودتونو عشقه.....A جان این متنههم که گذاشتی اسمش خیلی بامزست هنوز فرصت نکردم بخونمش...ولی اسمش بامزست...مساله یهود.........جای رفیق مارکس خالیه...
R جان اگر متنی که A فرستاده رو بخونی برات بامزه تر هم میشه چون بین عنوان و حس تو و متن فاصله زیادی هست
O جان، آره موضوع درباره‌ی مسأله‌ی یهود در شوروی سابق و بهانه‌تراشی رسمی برای جلوگیری از پیشرفت علمی اوناست، و شاید ربطی به مطلب و حسّ مرتض نداشته باشه ولی منظور من اون مسائل ریاضی محیّرالعقولی بود که دانشگاه مسکو مخصوص ناک‌اوت کردن یهودی‌ها و خواستن عذرشون طرح کرده بود. گفتم حالا که مرتض علاقه پیدا کرده سرش گرم باشه!! هرچند که جواب‌ها هم آخر مطلب اومده!
اصل مطلب رو به تازگی در سایت جادی (کیبورد آزاد) دیده بودم و در ذهنم تداعی شد. خوندن اون هم جالبه. می‌تونید با فیل‌تر بشکن یا از طریق فید یا گودر موضوع رو به فارسی دنبال کنید.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی