اهمال کاری
چهارشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۰، ۱۰:۳۰ ق.ظ
امروز یه کیسی داشتم که شاید مشکلش مربوط به پست قبلی دکتر باشه. می گفت من همیشه اهمال کارم و کارام رو به تاخیر میندازم و امروز و فردا می کنم. در عوض همسرم خیلی دقیق و نظام مند و با برنامه است. اون کارمنده منم کارمندم. اون در حال تحصیل منم هستم. اما من همیشه کارم را به فردا و فرداها می سپارم. این واسم شده یه مسئله و باهاش درگیرم و راه خلاصی ازش ندارم. مشکل هم در ارتباط با کارهای شخصی خودش بود و اگه کسی چیزی ازش می خواست با دقت و سرعت انجام میده. اما به خودش که می رسه سهل انگاری می کنه. این مسئله را حتی از نظر ذهنی هم پذیرفته بود که منتظر سرزنش و بازخواست شدن از طرف همسر و اطرافیان باشد. و همیشه منتظره که در مورد تاخیرش توضیح بده. از طرفی همسرش را هم رقیب خودش نمی دونه و تو این کار باهاش رقابتی نداره. اما با هم که بیشتر صحبت کردیم در لابلای حرفاش جوری می گفت که از لحاظ درونی در این رقابت تسلیم شده و پذیرفته که ادم کاهیله و اماده شنیده سرزنش هست.
راستی شما با همچو مشکلی دست به گریبان هستین؟ من خودم ادم کاهلی هستم و البته همیشه برای این تنبلی توجیهاتی دارم که خودم هم قبول ندارم. اما هستم. حسش نیستَ فشار و اجباری نیستََ عادت هستَ شاید هم مجموعه ایناست. اما هست. البته هر وقت به خودم تمرینایی می دم و اراده حل مشکل را در خود توقیت می کنم و موفق هم میشم و نتایج مفیدی برام داره که که مهم ترین اونا کاهش تنش و استرس و دغدغه و از همه مهم تر رضایت درونی است. شما هم تجربیاتی دارین بگین
- ۹۰/۰۹/۲۳
به نظر من کار نزد من و هموطنانم ارزش زیادی نداره و این یک مشکل فرهنگیه. اگه یه پول قلمبه دستمون بیاد بدون کار کردن، دیگه بیخیال کار میشیم
این یعنی کار برای پول
و عامل دیگه شاید نوعی شایسته ناسالاری باشه که انگیزه رو از آدم میگیره
در کل تنبلی لذت بخشه