بخاطر پست قبلی ج این پست را یک روز به تاخیر انداختم با تشکر از او به جهت نقل آن مطلب خوب
کمی ایراد در سیستم مرا بود
نشد تا پاسخ دکتر دهم زود
که من یک هفته محو تبع بودم
به دل باب ارادت می گشودم
به خود گفتم که او مردی حکیم است
وگر یک دست دارد بی ندیم است
ندارم قدرت یارای او را
که مغزی نیست در سر این کدو را
ولیکن چون کدو تنبل نشستم
نیامد کارچندانی ز دستم
ولی ناگاه در صبح نموری
درون مغز من تابید نوری
به رویایی فرو رفتم پس آنگاه
شدم از سر آن استاد آگاه
حکیم ما در آن ایام سرمست
مگر می شد گذارد دست بر دست
نشیند شاهد صد عیش باشد
ولی او را دلی پر طیش باشد
از آنجایی که علم طب بلد بود
برای هرکسی یک نسخه فرمود
پس آنگه بهر دیگر دوستانش
روانگردان فراهم کرد آنش
پس از آن از در حکمت به کرات
در آمد که منم نور سماوات
شما غرق گناهان کبیرید
روا باشد که این دارو بگیرید
عصای آن سه تن را مندرس ساخت
توان را از عصاهاشان بر انداخت!
مگر آنان شوند از دوست اغفال
ملقب کرد آنان را به تمثال
یکی را صاحب حسنش لقب داد
رقیبش خواند با مجنون و فرهاد
یکی راخواند استاد محقق
که او را هست استدلال و منطق
یکی را هم که دل می سوخت هر بار
خطابش کرد افشین مددکار
ویاگرا ساخت با جنسینگ آن مرد
که آنجا در جزیره بوده چون ورد
سپس خود را تکامل داد چون شیر
سیه را کرد در بستر زمینگیر!
حکایت در درون صد راز دارد
که نه پایان و نه آغاز دارد
محقق شد دلیل جستجویم
چگونه ؟ این بماند تا بگویم!
و این پاسخ من
نمودم صبر و غوره گشت حلوا
بیامد شعر ک چون منّ و سلوی
رود بنگاله چون زو پارسی قند
دیابت طوطیان هند دارند
دهد گر گیر گاهی به حکیمی
از آن در دل نباید داشت بیمی
شنیدی تُعرَفُ الأشیا بِأضداد
حکیمان را نشانی ک به ضد داد
بگوید او چنین است و چنان است
ولی عاقل بداند که نه آن است
کنون گر مدرکی دارد بیارد
حکیم از حرف حق ترسی ندارد
اگر چه قدرت شعرش زیاد است
و لیکن تکیهاش بر روی باد است
هوا را هیچکس گیرد به انبر
کسی بر روی سنباده خورد سر
همین سان تهمت بر او غریب است
حکیم و آن سیه زن؟ بس عجیب است
کسی پرسد که شیر پاستوریزه
درون پاکت بسته تمیزه؟
اگر اینگونه پرسش نیست معقول
نه پاکی حکیمان هست مجهول
- ۹۱/۰۴/۰۸
کار مجید در حدس زدن فرستنده این پست خاص غیر اخلاقی و عجیب است.
(البته حدس زدن فرستنده یک پست به طور عام غیر اخلاقی نیست)