شاید بدرد فشن بخورد
ایمان بد Bad faith
ایمان بد مفهومی است که در اگزیستانسیالیسمِ سارتر مطرح میشود و تقریبا به معنای دروغ گفتن به خود است؛ به این معنا که فرد امکانات خود برای ساختن خود را در نظر نگیرد و نگاهی جبری نسبت به فرصتهایی که مقابل اوست در پیش بگیرد.
دروغ عیان Barefaced or bald-faced lie
در این وضعیت فردِ دروغگو با اعتماد به نفس کامل و با چهره و لحنی حق به جانب دروغ میگوید.
دروغ بزرگ Big Lie
اقناع مردم برای باور به چیزی که با باورهای فعلی آنها در تناقض است با دروغی بزرگ. هر چقدر دروغی بزرگتر باشد مردم آن را راحتتر باور میکنند چون در پسزمینه ذهن آنها سخنی با این بزرگی و اهمیت نمیتواند دروغ باشد
بلوف Bluffing
تظاهر به داشتن توانایی یا قصدی که واقعیت ندارد. این دروغ غالبا به عنوان یک تاکتیک شناخته میشود مثلا نگاه به سمتی و پاس دادن به سمتی دیگر
مزخرف Bullshit
فرد وانمود میکند که درباره یک موضوعی که اطلاع چندانی از آن ندارد صاحب نظر است این کار معمولا با تظاهر به مطمئن بودن و یا ارائه پیشبینیهایی محتمل صورت میگیرد
دروغ پیشخدمت Butler lie
دروغ کوچک معمولا برای خاتمه دادن به بحثی یا دیداری با استفاده از تلفن یا اساماس
دروغ بافتی Contextual lie
بیان سخنی راجع به مطلبی خارج از بافت آن که سبب میشود تا شنونده برداشتی نادرست داشته باشد.
صرفهجویی در بیان حقیقت Economy with the truth
اینکه گوینده با بیان تنها بخشی از حقیقت شنونده را به خطا میاندازد
دروغ اضطراری Emergency lie
چیزی که در فرهنگ ما معمولا با نام دروغ مصلحتآمیز شناخته میشود برای دفع شر مخصوصا به نفع انسانی دیگر
اغراق Exaggeration
برجستهتر وانمود کردن یک واقعیت
بافتن Fabrication
این که وقتی دقیقا نمیدانی که درست چیست اظهار نظر کنی، مثلا آدرس دادن موقعی که خودت هم نمیدانی (ولو اینکه تصادفا درست از آب در بیاید)
دروغ جزئی Fib
دروغی بدون اهداف مخرب و با آثار سوء اندک (بر خلاف دروغ سفید، اهداف خوبی را دنبال نمیکند)
نیمهحقیقت Half-truth
در آمیختن راست و دروغ یا بیان تنها بخشی از حقیقت
پاسخ انبار کاه Haystack answer
بیان مسائلی مبهم و یا بیارتباط که هر چند حقیقتی در آنها نهفته باشد اما کشف آن دشوار است. (مانند پیدا کردن سوزن در انبار کاه)
دروغ صادقانه Honest lie
خطای در بیان شرایط تاریخی، فعلی یا پسزمینهها بدون هیچ نیت بدی
دروغ فکاهی Jocose lie
دروغ به قصد شوخی، مخصوصا زمانی که ادعای حقیقی بودن مطلب میشود در حالی که همه شواهد خلاف آن است.
دروغ به کودکان Lie-to-children
غالبا به مصالحی به کودکان دروغ گفته میشود مثلا درباره چگونه به دنیا آمدنشان یا بابانوئل.
دروغ گفتن با حذف Lying by omission
بیان نکردن یک واقعیت مهم که سهم بزرگی در درک یک واقعیت دارد
دروغ گفتن در تجارت Lying in trade
بیان ویژگیهای غیر واقعی برای فروش محصول
دروغ گفتن با نشان دادن دندانهای خود Lying through your teeth
دروغ گفتن همراه با حالتی از چهر مانند یک لبخند یا هر شیوه دیگری از زبان بدن
کوچک شمردن Minimisation
حالت مقابل اغراق است معمولا با انکار کامل چیزی که نمیتوان رد کامل آن را پذیرفت
گمراه کردن و تدلیس Misleading and dissembling
در اینجا دروغ آشکار نیست و در ضمن بیان حقایقی مخفی گشته است
دروغ شریف Noble lie
دروغی که بطور بالقوه میتواند به نفع جامعه باشد غالبا برای حفظ قانون، نظم و امنیت.
شهادت دروغ Perjury
دروغ در دادگاه و یا در هر جای دیگری که برای راستگویی سوگند یاد میشود.
دروغ مودبانه Polite lie
دروغی که دو طرف هر دو به دروغ بودن آن آگاهی دارند و معمولا به جهت حفظ آداب معاشرت بیان میشود مانند تعارفهای معمول
تبلیغات پر سر و صدا Puffery
دعاوی اغراقآمیزی که غالبا در تبلیغات بیان میشود.
مشاهده از هیچ جا View from Nowhere
معمولا در روزنامهنگاری و تحلیلها رخ میدهد برای متقاعد کردن مخاطبان به اینکه دو طرف بحث از صدق و اعتبار مساوی برخوردارند.
دروغ سفید White lie
دروغ های سفید، دروغ های کوچکی هستند که میتوانند در درازمدت بیضرر و یا حتی سودمند در نظر گرفته شوند. این دروغ ها دارای خیر بیشتری در نسبت با راست در نظر گرفته میشوند (دروغ مصلحتآمیز)
- ۹۲/۰۴/۰۱