سه رباعی برای کسی که این روزها قبض است
آن کس که به یک اشاره چشمانش
هر دختر پولدار می سپارد جانش
بی پول بود ولی به لب تر کردن
در روغن خاویار افتد نانش
راضی چو نبود او از ایران خودرو
از راحتی کار و ز ماشین پژو
تو حدس بزن در آمد اکنونش
آیا زده از ثروت بیل گیتس جلو؟
گوشیّ من و مجی و افشن هرگز
راضی نکند کسی به مثل مرتض
یا آیفون و اس تری و اچ تی سی وان
یا هیچکدام. اینچنین دارد تز
لطف ک عزیز با چند رباعی عالی در قسمت نظرات شامل حال ما شده است
با فن بیان و آن لب کندویی!
گر صاحب حسن می کند جادویی
آنقدر دکی از هنرش می گوید
تا مرتض ما ز شرم گردد مویی
........
مرتض اگر از حسن بری داری چند
دیگر منما به شهر بیگاری چند
بر دخترکان پول خر ! حسن فروش
تا بهره بگیرند خریداری چند
.........
دانم که خدا حسن به چون ما ندهد
ابروی کمان و خال زیبا ندهد
آن صاحب حسن جنبه دارد، ای ک
مثل تو به هر اشارتی وا ندهد
..............................
2-بدون شرح:
ای یزد خبر دار، که افشین آمد
گو ماه مکن جلوه که پروین آمد!
در تک تک خشتهای خامت بنگر
آن تاس که با کمند زلفین آمد!
از او بسیار ممنونم مخصوصا رباعی سوم که فوق العاده است خوش به حال مرتض. برای فشن هم سفر خوشی آرزو می کنم
- ۹۲/۰۴/۱۸
به وب ما بیاید از مطالب لینک باکس ما دیدن کنید و نظر بدهید.