خود نویسیم و خود خوانیم

پیوندها
آخرین مطالب

برای ک و فشن و مجی

يكشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۲، ۰۶:۴۹ ب.ظ
دلیل تاخیر در پست فرستادن من این بود که مرتض قول نظری مفصل بر پست شعری من و ک را داده بود اما از او خبری نشد و البته مجی زحمت پست جدید را کشید اما اکنون که امیدی به نظر دادن مرتض نیست و من و فشن هم نظر داده‌ایم پست را عوض می‌کنم
این چند رباعی است که می‌خواستم بفرستم با تشکر از ک و عذرخواهی از سطح پایین اشعار

برای ک:

چون تخم دوزرده می‌گذارد ک‌ی ما
رگبار رباعیات بارد ک‌ی ما
ما را نرسد جواب شعرش با شعر
با قدرت شعری‌ای که دارد ک‌ی ما

بودی تو اگر زمان سلطان محمود
نان تو درون روغن اعلا بود
صد حیف که آمدی به دنیا اکنون
کز کُنده شعر بر نمی‌خیزد دود

برای فشن:

هر چند که در زمان پر ریختن است
طاووس مرا چه غم ز طعن زغن است
آنکس که خدا بخاطر خلقش به
خود گفته تبارک اللَّه افشینِ من است

همانطور که می‌دانید افشین سفر کوتاهی به یزد داشت البته مجی دیر فهمید و در نهایت این پیامک را برایم فرستاد:
افشین چو به یزد بی‌خبر می‌آید
گویی ز من‌اش بسی حذر می‌آید
بیچاره مجید کز وصال یاران
محروم شد و خون به جگر می‌آید

من در موقعیت رباعی فرستادن نبودم بنابراین اکنون رباعیاتِ خودم را قضا می‌کنم:

از وحشت زندان سکندر دل او
بگرفت و نشد به غیر این حاصل او
از دیدن یزد کی کند ذوق فشن
چون لطف مجیّ ما نشد شامل او

باشد خنکیّ یزد در تابستان
گرمای زمستانیّ در آن سامان
تفریح به جز خانه او هیچ کجا
جز خانه او نبود یک رستوران

گویند کسی که می‌رود خانه او
نان و نمک است کل صبحانه او
صادر نشود از آن‌که مهمان وی است
جز حرف زدن حرکتی از چانه او

(توضیح حرکت چانه به غیر از حرف زدن به غذا خوردن مربوط می‌شود)

مجی رباعی‌ای به زیبایی رباعی قبلی‌اش فرستاده که آن را به پست منتقل می‌کنم و جواب خود را هم زیر آن می‌اورم

مشعوف شدم بسی ز اشعار دکی
بر مالش او شدم ز لیچار دکی
من بنده‌ی آن دم‌ام که گردد روزی
روزیّ من دل‌شده دیدار دکی

و این جواب من:

گر ظرف تو را شکسته‌ام لیلی‌وار
از میل من است پس مخوانش لیچار
گر ضربدرِ صد بکنی شوقت را
آن حاصل ضرب، شوق من بر دیدار

رباعی من ناظر به این بیت مشهور از زبان مجنون است:

اگر با من نبودش هیچ میلی

چرا ظرف مرا بشکست لیلی

  • ۹۲/۰۴/۲۳

نظرات (۶)

با تشکر از مجی بخاطر پست قبل، یک نظر الحاقی هم داده‌ام که بد نیست ببینید
ضمنا چند آدرس به پیوندهای روزانه اضافه کرده‌ام با به تدریج خواندن آنها به خودتان فرصت استفاده از آنها را بدهید لطفا بزخوانشان نکنید که مطالب جالبی‌اند
مشعوف شدم بسی ز اشعار دکی
بر مالش او شدم ز لیچار دکی
من بنده‌ی آن دم‌ام که گردد روزی
روزیّ من دل‌شده دیدار دکی
..................................................
اساسی مالش دادی‌ها دکتر جان!
دکی جان تو رو جون همه خوشگلیات اگه نگیم ما رو مدح کنی کیو باید ببینیم؟! مرد حسابی این مدحه یا ذم؟!! اولش میای کرک و پر ما رو می ریزی بعد هم واسه ماس مالی یه چیزی تهش می چسبونی!!!
مجی رو هم حسابی ورز دادی!!! ما که سعادت دیدار با جناب ایشان رو نداشتیم ولی اگه سعادت فراهم شود بی شک برای جواب دندان شکن دادن به حکیم هم که شده چنان پذایرایی از ما خواهد کرد که همان دو پر طاووسی که دکی دارد نیز خواهد ریخت!!!!
فشن جان خیلی به دلت صابون نزن صد تا از این مالش‌ها کاری از پیش نخواهد برد البته پذیرایی مجی از نوع پذیرایی معنوی است که به نظر من از هزاران پذیرایی غذایی هم برتر است
این دهان بربند تا از نور مج
بهره گیری و شوی زو مبتهج
«چند خوردی چرب و شیرین از طعام»
رو بجایش می‌شنو از مج کلام
عیسی‌ات مرد ای فشن از لاغری
پس مدار اندیشه خرپروری
(اشاره به این شعر سعدی که:
همی میردت عیسی از لاغری
تو در بند آنی که خر پروری)
ضمنا اولین کسی هستی که از تشبیه خودش به طاووس ناراحت می‌شود رباعی من برای مجی پاسخ ایراد تو هم هست
ممنون از فشن با دفاع جانانه‌‌اش. حقیقتش من داشتم با شما تماس می‌گرفتم که برای ناهار یا شام روز پنج‌شنبه شما رو دعوت کنم و دیداری تازه کنیم (من غروب چهارشنبه مطّلع شدم) امّا مثل همیشه در دسترس نبودی و بعد به دکتر زنگ زدم تا اگر برای او در دسترس هستی از اون طریق اقدام به قرار ملاقات کنم، ولی دکتر گفت که همون شب بلیت برگشت گرفتی و داری بر می‌گردی. به هر حال توفیق و افتخار مصاحبت جناب‌تان نصیب بنده نشد.
فشن جان ما دیگه به ورز دادن‌های دکتر عادت داریم! می‌بینی دوباره هم بنده رو بی‌نصیب نگذاشته!
امیدوارم که روزی خود جناب حکیم تشریف بیاورد یزد تا در خدمتش باشم و بعد از این مالش دادن‌ها خجل بشود!
...........................................
در ضمن ممنون از رباعی و مثنوی افشاری‌ات. زیبا و با ذوق بود. شرمنده که توان پاسخ شایسته ندارم.
مجی جان! حکیم ما از افعال معکوس برای تحت فشار قرار دادن ها استفاده می کند و در درون گروه فشاری دارد که از بر و بچه های لباس شخصی هم تشکیلاتی تر است! می دانم که در حالت عادی هم شما حق دوستی را ادا می کنید اما حکیم می خواهد از طریق جنگ روانی به آنچه می خواهد دست پیدا کند که البته در حالت عادی هم همان خواهد شد منتهی این روش دکی است دیگر!
ضمنا دکی جان بستگی دارد که آدم را به کدام قسمت طاووس تشبیه کنی! اگر به تاج و چتر تشبیه کنی همه خوششان می آید و لی یادت باشه پایهای طاووس زیاد چنگی به دل نمی زنه ها!!!
به مجی: کسی که از دیار خاتمی است با آن دل دریایی بی شک وسعت دلی دارد که دوستا را در آن جای می دهد من به شما شک ندارم سیاسان!!! قصد نفاق دارند!1
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی