خود نویسیم و خود خوانیم

پیوندها
آخرین مطالب

آزادی در حبس

پنجشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۲، ۱۲:۵۵ ب.ظ
با تبریک نیابت مرتض در این بلاگ، امیدوارم این به حضور بیشتر او منجر شود منتظر انظار و پسوت او هستم

اما مجی بر پست قبل من تعلیقه ای گذاشت با ابیاتی زیبا که به اینجا منتقلش می کنم


بهر دلجویی چرا مدح مجی

می‌کنی آخر؟ ندیده او کجی!

هندوانه کم بده زیر بغل

چون مجی را نیست طاقت ای فحل!

عاشق‌ام بر مالش و مدح‌ات حکیم!

ای عجب من عاشق این هر دو دو میم!

مالش‌ات قند است، مدح‌ات چون بود؟

نیست مثل‌اش آن‌چه در گردون بود

لیکن استادی برای تو حق است

این قبا بر چون من‌ای خود لق‌لق است!

هین تویی استاد هر فضل و کمال

تو بلوری بل زریّ و من سفال

گر سوارـ‌ای تو پیاده است این مجی

گر دوان‌ای تو خزان (=خزنده) ام از کجی

چون تویی راکب به روی آن موتور

این من‌ام بنشسته بر روی شتر!

خود قیاسش گیر اندر داستان

تو سوار مرسدس و من ژیان!

همچنین تو می‌روی با آپولو

لیک لرزان بنده‌ام در توپولوو (=توپولوف)

اوستادی تو و من تلمیذکی

من که باشم نزد همچون تو ذکی؟

درس باید پس دهم نزدت حکیم

گویم از شیب و ز جنگل پر ز بیم

این سخن پایان ندارد ای کرام

پس دگر کوته کنم من والسّلام


اما با وجود ترکیدگی کامپیوتر از کافی نت پست جدید را ارسال می کنم تا مدحی را به جهت این مدح او به او تقدیم کنم امید که مرضی او واقع شود سه رباعی است البه با نظر به محتسب بودن او. هر چند او گفته من محققم اما در نظر ما هر کس که در آن مجموعه وارد می شود محتسب است!

آن کس که ز دستان مجی چوب خورد

باید که کتک به وجه مطلوب خورد

شیرینی خامه ای است مشت و لگدش

انگار که می ز دست محبوب خورد


آن کس که ز ذوق حبس تو بی خبر است

آزاد نباشد او که محبوس تر است

آزادی بی تو هیچ ذوقی ندهد

ای آنکه شکنجه ات حقوق بشر است


گر حبس کند ترا هنوز آزادی

هر چه به سرت بیاورد هم شادی

گویند که ساکن کویر است اما

آنجا که مجی بود بود آبادی

  • ۹۲/۰۴/۲۷

نظرات (۶)

می بخشی مجی که از دست دادن مضمونی به خوبی محتسب بودن تو سخت است
ضمنا احتمالا تا شنبه نتوانم سر بزنم اما آن روز منتظر نظرات دوستان خواهم بود
ضمنا عذرخواهی ما به جهت تبدیل شدن چند پست اخیر به دل و قلوه نامه بپذیرید مدح مجی شیرین است دگر
مالش‌ات پایان ندارد ای حکیم
بر من یک‌لا قبا همچون نسیم
می‌نوازد مالش‌ات روح مرا
شاد سازد قلب مفتوح مرا
محتسب خوانی مرا و نیست باک
هر چه خوانی آن‌ام و بس سینه‌چاک!
...................................
بدین‌وسیله اصلاح می‌شود: من قاضی نیستم، من سرهنگ نیستم، من حقوق‌دان هم نیستم، من محتسب‌ام!
ای بابا تو که باز سر وکله ات پیدا شد
راستی دکتر جان به خاطر پیوندهایی که گذاشتی ممنون. خیلی مطالب جالب و مفیدی بودند. همه رو خوندم و یه چرخی هم در این دو سایت (1پزشک و onever) زدم. مخصوصاً دومی علاوه بر این‌که مثل یه مجلّه‌ی سرگرمی و به‌دردبخوره، مطالب خوبی در مورد رشد و پرورش خلّاقیت به زبان محاوره‌ای داره. دستت درد نکنه.

به مرتض: آقا قرار شد شما از نوّاب خاص حکیم باشی. چی شد پس؟ دوران غیبت هم که فردا به سر می‌یاد و خلاص .....
از نایب السلطنه خبری نشد؟!!! نیامده تخت رو از دست میدی ها!!
شعر دکی در مدح مجی هم عالی بود. این روزا دکی حسابی مجی را می نوازد
‹‹اسرار عشق و مستی با محتسب نگویم››
چون مست باشد و من، ترسم ز آبرویم !
من در دیار یزدان یک روز تشنه بودم
میراب آمد و گفت: لب تر کن از سبویم
چون لب به کوزه بردم مدهوش و مست گشتم
معلوم شد که آن مج می ریخت در گلویم!
آن شحنه در همان دم، دستور حبس من داد
گفتا که مستی و من، آن مرد عدل پویم
گفتم به موی افشن یا نه به حسن مرتض
من بنده ی حکیمم .... بگذار تا بگویم
من تشنه بودم و تو یک جام خمر دادی
جرم از تو باشد و من پاک است چارسویم
گفتا: خموش جرم است نام حکیم بردن
مصداق رشوه باشد ، ای مرد(ک) ای ببویم!
من شحنه ام ، تو خواهی کز دوستی مرتض
یا با کمند افشن ، جز حرف حق بگویم؟!!!!
گفتم که دوستان را شاهد گرفتم از صدق
تا محتسب بداند من اهل گفت و گویم
گفتا سلام ما را بعداً رسان به آنان
اما بدان که اینک معمور تند خویم
در یزد، کسب و کارم قدری کساد باشد
گر من تو را نگیرم می ریزد آبرویم
جرم تو هست اینکه ، چون کوزه ای بدیدی
با خود نگفتی آخر، اول ورا ببویم!!!!؟؟
گر جای باده آنجا زهر هلالی بود
به میر مرگ اینک ، می گفتی ای عمویم.....!!!!!!
لطف منت همین بس ، اینکه به جرم خمری
حدت زنم که دانی در عدل بی رفویم.......
..............................!!!!!!!!!!!!!

مصرع اول: (اشاره به شعر حافظ)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی