به یاد ماندلا
امروز ماندلا مُرد. درباره این مرد احساس خوبی دارم و امروز که مُرد کمی اندوهگین شدم. نود و پنج سال عمر کرده بود و قاعدتاً نمیتوانستم بگویم که «چرا عمر طاووس و درّاج، کوته». دیگر تقریباً وقتش بود بعد از مدتی بیماری و این کهولت سن.
با این حال وقتی به برخوردی که پس از پیروزی در آفریقای جنوبی با کسانی که آزارش داده بودند کرد فکر میکنم، احترام فراوانی نسبت به این مرد در دلِ خودم احساس میکنم. او مانع از این شد که بساط انتقام و خشونت در آفریقای جنوبی گسترده شود. کاری که او را جاودانه کرد.
ظاهراً این سخن از مهاتما گاندی است که «چشم در برابر چشم، دنیا را کور میکند». فرهنگ ما با این سخن (یعنی چشم در برابر چشم) همدلی میکند حتی من هم که این سخن را نقل و تحسین میکنم تا حد زیادی با آن کنار نمیآیم. انتقام جزئی از فرهنگ ماست و به ندرت کنار گذاشته میشود و بلکه نشان مردانگی قلمداد میگردد.
یکی از درخشانترین سخنهای ماندلا این است که در برابر کسانی که آن همه ظلم در حق او روا داشته و سالیان زیادی او را زندانی کرده بودند، گفت: «میبخشم اما فراموش نمیکنم»
این پست به یاد اوست خواستم تا برخی از سخنان او را برای شما بگذارم. خدایش بیامرزد:
هر روز صبح در جنگل آهویی از خواب بیدار میشود که میداند باید از شیر تندتر بدود تا طعمه او نگردد، و شیری که میداند باید از آهویی تندتر بدود تا گرسنه نماند. مهم نیست که شیر باشی یا آهو، با طلوع هر آفتاب با تمام توان آماده دویدن باش.
مهم این نیست که قشنگ باشی، قشنگ این است که مهم باشی! حتی برای یک نفر.
ما هم به ذهن سلیم و هم قلب نیازمندیم، شکوه زندگی این نیست که هرگز به زانو در نیائیم، در این است که هر بار افتادیم دوباره برخیزیم.
زندگی شگفتانگیز است فقط اگربدانید که چطور زندگی کنید.
موفقیت پیش رفتن است نه به نقطۀ پایان رسیدن.
بگذارعشق خاصیت تو باشد نه رابطه خاص تو با کسی.
کوچک باش و عاشق، که عشق می داند آئین بزرگ کردنت را
ما زاده شدهایم تا شکوه و بزرگی خداوندی را که در درونمان است،آشکار سازیم و این امر، همه انسانها را در بر میگیرد.
بهترین لذت آدمی این است که بداند نسلی که از او به جا مانده، ولی حسی برتر از هر لذت موجود این است که بداند مسؤولیت خانواده ای بر دوش اوست و هر فردی میتواند از این لذت برخوردار باشد.
اگر قرار باشد خون را با خون شست دچار بدبختی میشویم، ببخشیم اما فراموش نکنیم!
شجاعت مترادف نترسیدن نیست، بلکه شجاعت به معنای غلبه بر ترس است.
برای آنکه مانع احساس عدم امنیت دیگران در اطرافمان باشیم، خود را از انظار دور میسازیم. اما این کار ما را به جایی نمیرساند. ما متولد شدهایم که شکوه و عظمت خداوند را به نمایش در آوریم. چیزی که در درون ماست. نه در درون برخی از ما، بلکه در درون تک تک ما، و زمانی که به این نور درونمان اجازه تابیدن می دهیم، ناآگاهانه به دیگران نیز اجازه چنین کاری را میدهیم.
بقای دوستی ها به تفاهم متقابل وابسته است.
آزادی به بریدن زنجیرها از دست و پا خلاصه نمی شود، آزادی به احترام گذاشتن آزادی دیگران نیز نیاز دارد.
- ۹۲/۰۹/۱۵