به یاد مزههای قدیمی
کاهو تقریبا دارد مزه آب پیدا میکند بزرگتر شده است و بیمزهتر. بچه بودم چند کاهو را در یک وعده با لذت میخوردم مخصوصا مغز کاهو ممستکننده بود ولی الآن اگر یک کاهو بخوری دم میکنی و شکمت پرباد میشود. قدیم، پرتقال میخوردم
که غذا هضم شود الآن پرتقالها خیلی بزرگتر شدهاند و دیگر آن مزه ترش و شیرین سابق را ندارند شیریننمایی آنها از بیمزگی آنهاست. پرتقالهای محلی در رقابت با تامسونهای بیخاصیت شکست خوردهاند فقط به این خاطر که تامسون مجلسیتر است. الآن یک پرتقال را هم به زحمت میتوان خورد کافی است که یکی از آنها را تا آخر بخوری تا شکمت زندان باد شود ای خردمند
برنجهای قدیمی منقرض شدهاند فقط به جهت مجلسی نبودن! برنجهای دراز بر برنجهای گرد غلبه کردهاند الآن فقط اسم آن برنجها را از قدیمیها میشنوم
هندوانه و خربزه هم داستان مشابهی دارد و همینطور بسیار چیزهای دیگر. مدتهاست مزه موز فاجعه است فقط کافی است به خاطرات موزی خودتان مراجعه کنید
این جدای از اتفاقی است که در زمینه خوردنیهای دیگر افتاده است نوشابه دیگر آن مزه قدیم را ندارد این تفاوت واقعی است هر چند دلیل آن را نمیدانم. شیر هم خیلی با شیر محلی متفاوت است برای خوردن شیر حقیقی، باید گاوهای واقعا محلی با پتسانهای کوچک را پیدا کنید گاوهایی که صبح میروند جنگل و شب بر میگردند نه این گاوهای بزرگپتسان کاهخور.
شاید کسی فکر کند که من مثل پیرمردهای پارکنشین فقط میخواهم از قدیمها تعریف کنم اما اینطور نیست. حرفهای من واقعیت دارند واقعا نسلهای جدید هیچوقت مزه واقعی خیلی چیزها را نمیفهمند و فکر میکنند مزهها از اول اینطور بودهاند
- ۹۲/۱۰/۲۸