خانههیأتها
دیشب در مراسم عزاداری در خانهای شرکت کردم. عزاداریهای خانگی در این سالها رونق بسیاری پیدا کرده است؛ چیزی بیش از آنچه در کودکیِ خود شاهد آن بودم. آن موقع زنها گاهی اوقات به نامِ زنانِ مقدسِ دینمان سفره میگذاشتند. خصوصیت این سفرهها این بود که زنان مداح در آن، زمینه فعالیت داشتند و البته مردانی در آن اطراف نبودند تا صدایشان را بشنوند. آن موقع در سفرهها آش شیر میدادند و در آن دانههای معطری که طرف ما به آنها «واتِک» میگویند میریختند. مزه آن دانهها مثل زیره بود.
در واقع آن هیأتهای زنانۀ خانگی محصول محدودیتی بود که برای روضهخوانی زنها در محیطهای معمولی چون مساجد و حسینیهها وجود داشت. این مطلب الآن برای من کاملا قابل درک است و خوب میفهمم که چرا میگفتند مردان نباید از آن آشِ شیر که معروف به «آشْ بیبی» بود بخورند و اینکه چرا در شهر من بقعهای به نام خضر نبی وجود دارد که در تسخیر زنان است و مردان را به آن راهی نیست.
اما چیزی که فهم آن دشوار است گسترش این هیأتهای خانگی در میان مردان است، با آنکه مسجد و حسینیه کم نداریم و اساسا نحوه عزاداریهای عاشورا طوری است که ضرورتا لازم نیست زیر سقفی باشد. اکنون تعداد بسیار زیادی خانه و یا پارکینگ وجود دارند که بطور ثابت هر سال در ایام محرم برای عزاداری استفاده میشوند. دوست دارم تحلیل شما را در اینباره بشنوم.
خلاصه اینکه جلسه خوبی بود مخصوصا از این جهت که مختصر بود و کمتر، از آنچه نباید گفت در آن سخن به میان آمد. البته ابتدای مراسم مداح این شعر را خواند:
اگر دوزخ به زیر پوست داری
نسوزی تا حسین را دوست داری
گمان میکنم که اگر شهید مطهری در این جلسه بود به مداح بخاطر این شعر تذکر اساسی میداد خدا او را بیامرزاد
- ۹۳/۰۸/۱۳
بخش دیگر برای بهره برداری تبلیغاتی از این برنامه ها است. بخشی برای مصمون موندن از فشارهای احتمالی در آینده یا در مناسبات کاری است.
در سالهای اخیر گرایش به نذری دادن هم خیلی زیاد شده و برای همه حتی آقایون هم تبدیل به یک مسابقه شده. من بسیار دیدم ادمهایی که اعتقادی ندارد و در رفتارهای فردی و اجتماعی شون به گونه ای متفاوت با هنجارهای مذهبی رفتار می کنند اما در عاشورا به نذر دادن و غذا پختن در سطح وسیع گرایش دارند. علت این یکی را فکر می کنم تبدیل شدن مراسم مذهبی به یک سنت باشد. انگار به یه مد تبدیل شده و همه تحت تاثیر جو خانوادگی که شاید عمدتا تحت تاثیر نفوذ و چشم و هم چشمی خانمها باشد دست به طبخ غذا و نذری دادن می کنند.
من که نمی فهمم اینا رو